در این مقاله به موضوع جابه‌جا شدن نقش‌ها در خانواده و موضوع حضور پدر در خانه می‌پردازیم. پدر و مادر برای تربیت و سلامت روان کودکان مثل دو بال برای پرواز پرندگان عمل می‌کنند یعنی اگر یکی از بال های پرنده به هر دلیلی ایراد داشته باشد و از کارایی لازم و مفید برخوردار نباشد، پرواز برای پرنده غیر ممکن می‌شود . البته کودکانی که به هر دلیلی پدر یا مادر خود را از دست می‌دهند الزاماً دچار مشکل نخواهند شد پس این مطلب به این معنا نیست که اگر کودکی تک والد بود تربیتش دچار اختلال خواهد شد

اما باید پذیرفت که کار برای والدی که به‌تنهایی باید تربیت کودک را به دوش بکشد مشکل‌تر خواهد بود. متأسفانه در سبک زندگی کشور ما، پدران مخصوصاً در چند سال اخیر تمام مسئولیت‌های کودکان را به‌جز تعمین مایحتاج زندگی بر دوش و عهدۀ مادران قرار داده‌اند. پدران ساعت‌های طولانی مشغول به فعالیتند و در بسیاری از موارد نیز مجبور به اضافه‌کاری و یا مأموریت‌های کاری به شهرهای مختلف می‌شوند و به دلیل مشکلات اقتصادی و شاید هم مسائل دیگر، ساعات خیلی کمی را در خانه و در کنار خانواده و در تعامل مستقیم با بچه ها می‌گذرانند. در این نوع فرهنگ و یا سبک زندگی جدید و ماشینی موقعیت و سهم پدر در خانواده و نقش وی در تربیت فرزندان به‌شدت کم‌رنگ شده است. عدم حضور پدر قسمت زیادی از امنیت کودک را سلب می‌کند در این مسئله دختر یا پسر بودن فرقی ندارد و هر دو جنس، از نبودن پدرصدمه خواهند دید .پسرها احتیاج به یک الگوی عینی و قوی مردانه دارند تا بتوانند با او همانند سازی کرده و نقش های جنسیتی و ارتباطات اجتماعی مردانه را یاد بگیرند.

در حالی که از مادر عشق و محبت می‌آموزند و گاهی عدم حضور مادر این الگو را از کودک سلب می‌کند. پسرهایی که با کمبود حضور پدر در زندگی رشد می‌کنند در دوران نوجوانی و جوانی و حتی بزرگسالی با وجود اندام و ظاهری مردانه اما نگاه و دیدگاه زنانه دارند.چراکه الگوی آن ها همیشه مادر بوده است و تجربه نشان داده که این نوجوان‌ها برای اثبات مردانگی و بزرگی خودشان رفتارهایی از قبیل کشیدن سیگار، پرخاشگری و دعوا، پوشش‌های نامتعارف جامعه و ارتباط زود هنگام با جنس مخالف و گاهی هم به مصرف مواد مخدر و روانگردان روی می‌آورند و البته دوری از درس‌خواندن .دخترها هم به الگوی عینی مادرانه و محبت و مهر مردانه نیاز دارند. یعنی باید از مادر عشق و محبت مادری و الگوهای زنانگی و از پدر مهر و محبت مردانه را کسب کنند. نبود تعاملات مثبت و صمیمی بین پدر و دختر ممکن است گرایش زود هنگام به سمت جنس مخالف را درپی داشته باشد. حضور مؤثر پدر در خانواده از عوامل تعمین‌کنندۀ آرامش روانی و کاهش اضطراب و افسردگی است. به عبارت دیگر، یکی از عوامل مهم در پیش‌گیری از ابتلا به اختلالات روانی در کودکان و کاهش بزهکاری در آن‌ها میزان و کیفیت حضور پدر خانه و خانواده است و در این میان نقش او در دوران کودکی بسیار اساسی است. اگر پدر در زمان کودکی با فرزندش رابطه عاطفی مناسب برقرار نکند، با او بازی نکند و با احساسات او هماهنگ نشود، در دوره نوجوانی اگر بخواهد به فرزندش نزدیک شود، به مشکل برخورده و فرزند نوجوانش ، همسالان و همتایان خود را به پدر و مادرش ترجیح داده و دیگر ارزشی برای مقررات خانواده قائل نمی‌شود و متأسفانه ممکن است راه برای ورود به دنیای بزهکاری مساعدترشود 

مجید خالقی متخصص روانشناسی | فریبرز معینی روانشناس بالینی

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از این بخش با متخصصین ما در تماس باشید