نوآوریگرایی (Pro-innovation bias) نوعی سوگیری شناختی است که فرد برای فواید یک محصول جدید بیش از اندازه ارزش قائل میشود در حالی که به محدویتهای همان محصول اهمیتی نمیدهد. از این منظر فرد میپندارد کل جامعه باید نوآوری را بدون هیچ تغییری بپذیرد.تولیدکنندگان محصولات دیجیتال، نوآوریهای هر کالای جدید را بیش از هر چیز تبلیغ میکنند. گرایش به نوآوری باعث میشود خریداران گمان کنند اگر آخرین محصول آن شرکت را نخرند یا آخرین مدل گوشی همراه را نداشته باشند،
از بقیه جامعه عقب میافتند. در این حالت ذهن وزن زیادی برای نوآوریهای آن محصول قائل میشود اما در واقعیت ممکن است چند مدل طول بکشد تا مجموع نوآوریهای یک شرکت به تغییرات عمده منجر شود. مثلاً خیلی اوقات مجموع امکانات یک گوشی همراه با مدل بعدیاش تفاوت چندانی ندارد اما نوآوریگرایی مقاومت در برابر خرید آخرین مدل را کاهش میدهد.
گاهی اوقات حتی محصول جدیدتر بهتر نیست با اینکه چند نوآوری دارد. کما اینکه بسیاری از شرکتها به علت اشکالات فنی یا مسائل دیگر تولید محصول جدید را بعد از چندی متوقف میکنند. اما نوآوریگرایی نمیگذارد فرد محدودیتها را به روشنی ببیند و همیشه از این که آخرین مدل هر چیزی را میخرد دفاع میکند.
یکی از مثالهای معروف تاثیرات نوآوریگرایی در افکار عمومی برمیگردد به دهه پنجاه و شصت میلادی. در آن سالها با پیشرفت هر روزه فناوریهای اتمی و نوآوریهای ناشی از آن، باوری همگانی پدید آمده بود که انرژی اتمی به زودی و احتمالا در اوایل قرن بیست و یکم جایگزین همه سوختهای فسیلی خواهد شد، کارکردهای نظامی انرژی اتمی به حداقل خواهد رسید و به جایش نوآوریهای انرژی اتمی راهکارهای فراوانی برای بسیاری از مسائل بشر خواهد داشت. خوشبینانه گمان میرفت که در سراسر جهان انرژی اتمی برای همه چیز از صنعت تولید دارو تا مولدهای برقی به کار گرفته خواهد شد. این باور سالهای بعد نیز ادامه یافت. مثلاً راجر اسمیت، مدیر عامل وقت جنرال موتورز، در سال ۱۹۸۶ پیشبینی میکرد با شروع قرن جدید در جامعهای بدون کاغذ زندگی خواهیم کرد.
این باور و موارد مشابه تحت تاثیر نوآوریخواهی شکل میگیرند. در واقع این سوگیری شناختی مانع از توجه به محدویتهای هر نوآوری است. مثلاً در مثال بالا با اینکه فناوری انرژی اتمی فصل جدیدی را در علم و صنعت گشود اما محدویتها و خطرات فراوانی را نیز به همراه داشت. محدویتهایی که تا همین امروز بسیاری از دانشمندان و پژوهشگران را به خود مشغول کرده است. به همین دلیل پیشبینیهای این چنینی هیچگاه به واقعیت نپیوستند.
نکته دیگری که خیلی اوقات از یاد میرود این است که بسیاری از نوآوریها در طی زمان مورد استقبال عمومی واقع نمیشود. شاید اگر فهرستی از اختراعات بشری تهیه کنیم بهتر بتوان دریافت که چه تعداد زیادی خلاقیت و نوآوری به دلایل مختلف موفق نشدند جایی در زندگی بشر پیدا کنند.
نوآوریگرایی میتواند هزینههای گزافی را به انسان تحمیل کند. بهترین راه این است که پیش از هر خریدی فرد کاملا به نیازهایش بیندیشد و ببیند نوآوری مد نظر چقدر نیازهایش را برطرف میکند؟ آیا محصول جدید تفاوت معناداری با محصول قبلی دارد؟ آیا هزینه خرید محصول جدید در قیاس با محصولات مشابه منطقی است؟ آیا نیازهایی که با محصول جدید برطرف میشوند نیازهای ضروریاند؟
اندیشیدن به چنین پرسشهایی به فرد کمک میکند در انتخاب و خرید، از اثر نوآوریگرایی به دور باشد.
مولف : بهمن شهری (۱۳۹۷)،[ سوگیری های شناختی ]